ترنّم جانترنّم جان، تا این لحظه: 11 سال و 3 ماه و 14 روز سن داره

ترنّم نامه

کوتاهی مو

سلام عزیز دل مامان بالاخره جلوی موهاتو کوتاه کردم........ بابایی اصلاً اجازه نمی داد دست به موهات بزنم. ولی من به خاطر اینکه توی مهد موهات رو نمی بستن و همیشه روی چشمهات بود، در یک اقدام خود جوش پنج شنبه صبح بردمت آرایشگاه و جلوی موهات رو کوتاه کردم. حالا بماند که بابا چقدر ناراحت شد.......... برای اولین بار در پایان یک سال و ده ماهگیت موهات قیچی خورد. (البته یک بار وقتی خیلی کوچک بودی چندتا تار موهات رو برای یادگاری چیدم. اما کوتاهی به حساب نمی یاد) راستی توی آرایشگاه خیلی متین و سنگین نشستی روی صندلی و اصلاً گریه نکردی و تکون نخوردی. مرسییییییییییییییییییییی دخترم.   ...
24 آبان 1393

دلتنگی بابا

ترنّم جان  ، دخترم سلام الهی که بابا فدای اون شیرین زبونیات بشه، از دیروز تا حالا که شما موندید خونه آقا جون و بابایی مجبور بود بره سرکار و تنهایی اومدم بندر کلی دلم براتون تنگ شده ، هم واسه تو عزیز شیرین زبون بابایی و هم واسه مامانی مهربون و دوست داشتنی که الهی من فدای جفتتون بشم... کاش زودتر فردا بشه و من بیام دنبال شما عزیزای دلم که طاقت دوریتون رو ندارم... دوستون دارم. ...
14 آبان 1393

همایش شیرخوارگان حسینی سال 93

سلام ترنم عزیزم دیروز (6 محرم سال 93) با هم رفتیم امامزاده سید مظفر ، همایش شیرخوارگان حسینی. الهی فدات شم که خیلی دختر خوبی بودی و از پیشم تکون نخوردی. امیدوارم حضرت علی اصغر(ع) حافظ تو و همه بچه ها باشه.   ...
10 آبان 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به ترنّم نامه می باشد